کی شود به دیوار کعبه تکیه کند و بانگ زند: «انا المهدی»؟
مکتب سرخ حسینی و سبز مهدوی در عین حال که برای جهانیان برنامهای جامع و پایان ناپذیر دارد، آمالش ظهور منجی است که پایان بر ظلمها و بیعدالتیهای به پایان جهان باشد و پیش از فرا رسیدن روز قیامت، جهان را نیک سرشتی و عدل فراگیرد و نیمه شعبان، میلاد موعود عالمیان و منجی بشریت، فرصتی است تا دریابیم اگر سالها از پس هم گذشت و جهان به مراد دل جهانیان نبود، روزگار تا ابد چنین نخواهد ماند.
انتظار فرا رسیدن روز جمعهای و اینکه حضرتش بر دیوار کعبه تکیه کرده و فریاد زند: «انا المهدی» یکی از بزرگترین تفاوتهای مکتب پویای شیعه با دیگر مکاتب اسلامی و مسیحی است. ما بازگشت موعود را آنچنان با گوشت و پوست انتظار میکشیم، که دیگران چشم انتظار نیستند؛ انتظاری که از خطبه غدیر تاکنون پابرجاست.
شهید آیتالله بهشتی در این باره از پروفسور هانری کُربَن، استاد اسلامشناسی و سبکشناسی دانشگاه بردو در فرانسه، نقل میکند، اعتقاد به امام زمان یکی از مسائل بسیار زنده و ارزندة شیعه دوازده امامی است. برای اینکه آن حالت مردگی که در ما مسیحیان و در پیروان ادیان یا حتی مذاهب دیگر اسلامی، از نظر انقطاع ارتباط میان بشر و خدا وجود دارد، از مجرای رهبران الهی، آن حالت در شما شیعه دوازده امامی وجود ندارد.
با این حال به واسطه آنکه هنگامه ظهور منجی آخرالزمان و تشکیل حکومت عدل جهانی پیش از قیامت روایت شده، بسیاری به گفتارهایی تکیه میکنند که ظهور مهدی موعود (عج) در دورانی است که ظلم و جور جهان را فراگرفته، حال که خلاف این گفتار نیز وجود دارد و بنابراین برخی مومنین بر این باورند که باید از اصلاح جلوگیری کرد که این یک انحراف است و خوشبختانه اینک دیگر در سطح عمومی طرح نمیشود و رویکردی مترود تلقی میشود.
آنچه برای شیعیان تا زمان ظهور مهدی موعود یک تکلیف اساسی است، تلاش برای حفظ و توسعه پاکی در این جهان است و نباید امید به ظهور قائم آل محمد، ما را از هرگونه کوشش برای بهبود نهضتمان غافل کند. هرچند جامعه سازی صددرصد ایده آل در دوره ظهورش تحقق عملی خواهد یافت، مسیر اصلاح در حد توان هر مسلمانی باز است و نباید از این فرصتها به سادگی گذشت و اصلاح را به روز ظهورش موکول کرد.
هرچند حد کامل جامعه در دوران ظهورش محقق خواهد شد، برای فراهم سازی زمینه ظهور، بر هر مسلمان و معتقدی به ظهور مهدی موعود، تکلیف است که در پی جامعهای با حد نصاب ضروری باشد تا اگر تک تک جهانیان در برافراشتن پرچم عدل، همراه میراثدار پیامبرداران نبودند، دستکم حلقههای بزرگی بشری، محبوبمان را در بر گیرد و او را در برپایی عدل الهی همراه کند.
در عین حال ضروری است با درس گرفتن از تاریخ و رخدادهای معاصر، برای ظهورش وقت مشخص نکنیم تا خدای ناکرده در زمره «کذاب الوقّاتون» قرار نگیریم و با فرارسیدن نشانههایی که با اسلوبهای غیرقابل اطمینان تعبیر کردهایم و چه بسا از اساس اشتباه باشد و عدم ظهور حضرتش، جمعی را از تحقق این واقعه بزرگ ناامید و دلسرد ننماییم. جهان در پی دلدار است و دلدار همین جاست؛ بنابراین، به همان میزان که برای خروجش از پس پرده دیدگانمان دعا میکنیم، برای تحقق جامعهای سرشار از عدل و داد بکوشیم و قلب امام غایبمان را شاد کنیم.